فکر من در این است
که پر از شوق تو باشم هر دم
که دلم سرشار از عشق تو باشد یکدم
قلب من می خواهد
که فقط از تو نشان داشته باشد در خود
و دو چشمم پر از وسوسه ی لذت دیدار تو باشن در خود
و بدان معبودم
که تو هستی قلبم
که تو هستی روحم
که تو هستی فکرم
و همه هستی ام
دلتنگ توام
تا شادما
نه
مرا ببینندشاخه ها
به شکل نام تو سبز می شوند،
پرنده کوچکی که نمی*دانم نامش چیست
حروف نام تو را
بر کتابم می ریزد،
آفتاب
به شکل پروا
نه
ای از مسگرد صدایم
بال می زند،
و می دانم سکوت
فقط به خاطر من سکوت است،
اما
مندلتنگ توام
شعر می نویسم
و واژه هایم را کنار می زنم
که تو را ببینم ...
دارم فکر می کنم
چقدر خوب می شد
نزدیک صورتم نفس می کشیدی
می دانی ؟
من رک تر از آنم
که نبوسمت . . .
لحظه های شیرینی که به تو دل بستم
از تو پرسیدم من
تو منی یا من تو؟؟!
و تو گفتی : هر دو
من به تو پیوستم
گفتم ای کاش پناهم باشی
همه جا و همه وقت دست تو در دستم
تکیه گاهم باشی
......
و تو گفتی هستم
تاآخرین نفس درکنارت هستم ...
آري عاشقم
يک عاشق چشم به راه...
عاشقي که مدتهاست در غم انتظار نشسته است
درآتش فاصله ها سوخته است
در گلدان طاغچه ت
نه
ايي ها شکسته استو هماني که تمام درهاي دلتنگي ها بر روي او بسته است
آري... من همانم که به او مي گويند ديوا
نه
به او مي گويند آواره
من همانم که لحظه هايم را به ياد عشق مي گذرانم
با ياد او اشک مي ريزم و در کوچه دلتنگي ها نام مقدس او را فرياد مي زنم
فرياد مي زنم تا تمام پنجره هاي خاموش با فرياد من روشن
گاهي سرما زمستان
روابط را تيره مي كند
به گرماي اين شعله كوچك، ايمان بياور
عشق.....
نجاتمان خواهد داد !!!
باور کن
"عین"، "شین" و "قاف"
جدا از هم که باشند
هیچ خاصیتی ندارند!
اما
در کنار هم ، معجزه می آفرینند.درست مثل من و تو !!!
انگشتـــــــانم ..
برای شـمـردن تعداد دوست داشتنت کافی نیست !..
انگشتان ظریفت را لحظه ای قرض می دهی؟
نه
انگار باز هم کافی نیست !
باید بروم ســـراغ تــار مـوهـایـت ..
نه
باز هم کافی نیست..آتشی روشن کرده ام ،
و عهد بسته ام تا خاموش شدنش،
برایت دعا بخوانم .
تمام کارهایت رو به راه خواهند شد
چرا که من...
هیزمی دیگر در شومینه
انداخته ام!!!کاش که در کوچه ها باران ببارد
یک درنگ، اندوه ها را وا گذارد
کسی نگوید، خانه
ها بی چراغ استکسی نگوید سفره ها نان ندارد
دست هاما
ن، بذر آیینه
بپاشدچشمهاما
ن دانه
حیرت بکارددر حضور باغبان بی رخصتی سبز
باد، برگی از درختی بر ندارد
مشقه
اما
ن صرف این افعال باشد:دوست دارم، دوست داری، دوست دارد
رفتنت را با هزاران ذکر هرگز باور کردم
نديدنت را با تنه
ايي هايم در هم آميختم و به غربت رسيدم ...طعم شيرين خنده هايت را در رويا مي چشيدم ...
اما
...رفنتنت بهر چه بود که حالا باز گشته اي ؟ من چگونه
ميتوانم به چشمان رويا آلودم صداقت ديدنت را ابراز کنم؟قلبم ،عمرم و چشمانم به ديدن تو در رويا عادت کرده اند ...
ای تمام روياي من ....
صدایم کن ، که صدایت آرامش وجود من است!
نگاهم کن ، که درون چشمانت برایم طلوع یک دنیا عشق و محبت است!
دعایم کن ، که دعای تو تضمین فرداهای زیبای با تو بودن است !
نوازشم کن ، که دستان پر مهرت گرمی گونه
های سرد و خیسم است !باورم کن ، که با باور تو من عاشقترینم!
اشکهایم را پاک کن ، حالا نگاهم کن ، کمی با من درد دل کن ، مرا آرام کن !
بگذار سرم را بر روی شانه
هایت بگذارم ، بگذار دستانت را بفشارم ، بگذارم بگویم چقدردوستت دارم ، مراباور کن
!با آن چشمهای زیبایت نگاهم کن ای عشق من ، نگاه تو مرا دیوانه
تر میکند!نگاه زیبایت را باور دارم ، زیرا درون آن یک دنیا محبت میبینم !
نگاهت را باور دارم زیرا در نگاهت معنای واقعی عشق را می بینم و کلمه دوستت دارم
را میخوانم و با تمام وجود حس میکنم که چقدر مرا دوست داری !
با نگاه عاشقانه
ات نام مرا صدا میکنی و میگویی که تنه
ا مرا داری !با نگاه عاشقانه
ات راز دلت را میدانم و میگویم که محرم رازهایت هستمنگاهم کن که نگاهت مرا به این باور می رساند که ما هر دو یک عاشق واقعی هستیم!
با نگاه درون چشمهای زیبایت راز دلت را میخوانم و این را میدانم که تو بهترینی! تو
همانی هستی که لایق منی !
نگاهم کن ، با نگاهت صدایم کن، با صدایت آرامم کن !
نگاهم کن ای عشق تا با نگاه به آن نگاه عاشقانه
ات احساس خوشبختی کنم! خيالتآفتاب
ي نبودكه سايه، بي تو
به آسايش روز غبطه مي خورد
نگاه كه مي كنم
مي خندي
رنگ چشم هايت را هنوز به خاطر مي آورم
صداي بال شاپركي
مرا به تو نزديك مي كند
مي گفتي شمع را به خاطر بسپار
گل را هرگز
و من تازه مي فهمم
كه خانه
تو را كم داشت!گرچه از باد نمانده اثر انگشتی
روی دیوار و در پنجره
اما
تلفن می زنم امشب به پلیس
و به او می گویم:
یک نفر شاخه ی احساس مرا
از لب باغچه ام دزدیده
فکر من در این است
که پر از شوق تو باشم هر دم
که دلم سرشار از عشق تو باشد یکدم
قلب من می خواهد
که فقط از تو نشان داشته باشد در خود
و دو چشمم پر از وسوسه ی لذت دیدار تو باشن در خود
و بدان معبودم
که تو هستی قلبم
که تو هستی روحم
که تو هستی فکرم
و همه هستی ام
دلتنگ توام
تا شادما
نه
مرا ببینندشاخه ها
به شکل نام تو سبز می شوند،
پرنده کوچکی که نمی*دانم نامش چیست
حروف نام تو را
بر کتابم می ریزد،
آفتاب
به شکل پروا
نه
ای از مسگرد صدایم
بال می زند،
و می دانم سکوت
فقط به خاطر من سکوت است،
اما
مندلتنگ توام
شعر می نویسم
و واژه هایم را کنار می زنم
که تو را ببینم ...
دارم فکر می کنم
چقدر خوب می شد
نزدیک صورتم نفس می کشیدی
می دانی ؟
من رک تر از آنم
که نبوسمت . . .
لحظه های شیرینی که به تو دل بستم
از تو پرسیدم من
تو منی یا من تو؟؟!
و تو گفتی : هر دو
من به تو پیوستم
گفتم ای کاش پناهم باشی
همه جا و همه وقت دست تو در دستم
تکیه گاهم باشی
......
و تو گفتی هستم
تاآخرین نفس درکنارت هستم ...
آري عاشقم
يک عاشق چشم به راه...
عاشقي که مدتهاست در غم انتظار نشسته است
درآتش فاصله ها سوخته است
در گلدان طاغچه ت
نه
ايي ها شکسته استو هماني که تمام درهاي دلتنگي ها بر روي او بسته است
آري... من همانم که به او مي گويند ديوا
نه
به او مي گويند آواره
من همانم که لحظه هايم را به ياد عشق مي گذرانم
با ياد او اشک مي ريزم و در کوچه دلتنگي ها نام مقدس او را فرياد مي زنم
فرياد مي زنم تا تمام پنجره هاي خاموش با فرياد من روشن
گاهي سرما زمستان
روابط را تيره مي كند
به گرماي اين شعله كوچك، ايمان بياور
عشق.....
نجاتمان خواهد داد !!!
باور کن
"عین"، "شین" و "قاف"
جدا از هم که باشند
هیچ خاصیتی ندارند!
اما
در کنار هم ، معجزه می آفرینند.درست مثل من و تو !!!
انگشتـــــــانم ..
برای شـمـردن تعداد دوست داشتنت کافی نیست !..
انگشتان ظریفت را لحظه ای قرض می دهی؟
نه
انگار باز هم کافی نیست !
باید بروم ســـراغ تــار مـوهـایـت ..
نه
باز هم کافی نیست..آتشی روشن کرده ام ،
و عهد بسته ام تا خاموش شدنش،
برایت دعا بخوانم .
تمام کارهایت رو به راه خواهند شد
چرا که من...
هیزمی دیگر در شومینه
انداخته ام!!!کاش که در کوچه ها باران ببارد
یک درنگ، اندوه ها را وا گذارد
کسی نگوید، خانه
ها بی چراغ استکسی نگوید سفره ها نان ندارد
دست هاما
ن، بذر آیینه
بپاشدچشمهاما
ن دانه
حیرت بکارددر حضور باغبان بی رخصتی سبز
باد، برگی از درختی بر ندارد
مشقه
اما
ن صرف این افعال باشد:دوست دارم، دوست داری، دوست دارد
رفتنت را با هزاران ذکر هرگز باور کردم
نديدنت را با تنه
ايي هايم در هم آميختم و به غربت رسيدم ...طعم شيرين خنده هايت را در رويا مي چشيدم ...
اما
...رفنتنت بهر چه بود که حالا باز گشته اي ؟ من چگونه
ميتوانم به چشمان رويا آلودم صداقت ديدنت را ابراز کنم؟قلبم ،عمرم و چشمانم به ديدن تو در رويا عادت کرده اند ...
ای تمام روياي من ....
صدایم کن ، که صدایت آرامش وجود من است!
نگاهم کن ، که درون چشمانت برایم طلوع یک دنیا عشق و محبت است!
دعایم کن ، که دعای تو تضمین فرداهای زیبای با تو بودن است !
نوازشم کن ، که دستان پر مهرت گرمی گونه
های سرد و خیسم است !باورم کن ، که با باور تو من عاشقترینم!
اشکهایم را پاک کن ، حالا نگاهم کن ، کمی با من درد دل کن ، مرا آرام کن !
بگذار سرم را بر روی شانه
هایت بگذارم ، بگذار دستانت را بفشارم ، بگذارم بگویم چقدردوستت دارم ، مراباور کن
!با آن چشمهای زیبایت نگاهم کن ای عشق من ، نگاه تو مرا دیوانه
تر میکند!نگاه زیبایت را باور دارم ، زیرا درون آن یک دنیا محبت میبینم !
نگاهت را باور دارم زیرا در نگاهت معنای واقعی عشق را می بینم و کلمه دوستت دارم
را میخوانم و با تمام وجود حس میکنم که چقدر مرا دوست داری !
با نگاه عاشقانه
ات نام مرا صدا میکنی و میگویی که تنه
ا مرا داری !با نگاه عاشقانه
ات راز دلت را میدانم و میگویم که محرم رازهایت هستمنگاهم کن که نگاهت مرا به این باور می رساند که ما هر دو یک عاشق واقعی هستیم!
با نگاه درون چشمهای زیبایت راز دلت را میخوانم و این را میدانم که تو بهترینی! تو
همانی هستی که لایق منی !
نگاهم کن ، با نگاهت صدایم کن، با صدایت آرامم کن !
نگاهم کن ای عشق تا با نگاه به آن نگاه عاشقانه
ات احساس خوشبختی کنم! خيالتآفتاب
ي نبودكه سايه، بي تو
به آسايش روز غبطه مي خورد
نگاه كه مي كنم
مي خندي
رنگ چشم هايت را هنوز به خاطر مي آورم
صداي بال شاپركي
مرا به تو نزديك مي كند
مي گفتي شمع را به خاطر بسپار
گل را هرگز
و من تازه مي فهمم
كه خانه
تو را كم داشت!گرچه از باد نمانده اثر انگشتی
روی دیوار و در پنجره
اما
تلفن می زنم امشب به پلیس
و به او می گویم:
یک نفر شاخه ی احساس مرا
از لب باغچه ام دزدیده
چه بخـوریم که خوش به حـالمان شود ؟
تصاویر جالب : کفش دخترا و پسرا تو مواقع مختلف چجوریه؟!
پنج داستان کوتاه جالب و خواندنی
راه های بی نظیر برای تحت تاثیر قرار دادن اطرافیان
آلبوم جدید و فوق العاده زیبای فریدون آسرایی با نام خاطرات گم شده , با سه کیفیت
1370391 بازدید
218 بازدید امروز
412 بازدید دیروز
2165 بازدید یک هفته گذشته
Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)
Copyright ©2003-2024 Gegli Social Network (Gohardasht) - All Rights Reserved
Developed by Dr. Mohammad Hajarian